محمد طاهامحمد طاها، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 28 روز سن داره

◕‿◕قلب مادری◕‿◕

هدیه

از لحظه ای که فهمیدم وجودداری تا همین حالا ؛ تا وقتی زنده ام ؛ تا آخر دنیا قلبم برات می تپه و عاشقتم. پسرم ؛ ممنونم به خاطر روزا و حس های زیبایی که با وجودت بهم هدیه کردی. ...
16 اسفند 1390

در واپسین روزهای سال 90 لحظه هایت پر از شادی

امروز چندم اسفند است؟؟ آره درست گفتی امروز 15 اسفنده چرا همیشه اسفند بوی بهار میدهد؛ بوی عید؟! بهار امسال...برایم بهترین بهار است؛ بهترین چون تو هستی...پسرم تو هستی شکوفه ی بهارم تو هستی و اولین بهارت را میبینی...و این یعنی اغاز قصه ی زندگی عمرت پر بهار...زندگی ات بهاری بهارم...زندگی ام...شکوفه ی نارنجم تو بهاری برای من تو تحول زندگی مایی...و تو همه ی خوبیهایی همه ی همه ! این روزها فکر میکنم خوب تر از تو ؛ خوب تر از اکنونم مگر هست...؟ و اینده ی روشن تو.....یادم می اورد .... خوبی دیگر را ... تو باشی همه چیز زیباست....دلبندم نفس بکش... بوی نو ...اخ که چقدر این بو...
15 اسفند 1390

خستگی شبانه و رویای با تو بودن

عــــزيز مامان ؛   شب كه ميرسد وقتي تن خسته از دويدن هاي روزانه ام را به تخت خواب مي رسانم و خواباندن شبانه ات شروع مي شود و گاهي سه چهار بار از خواب بيدار مي شوي و من هر بار بلندت مي كنم و تو با كمي شير خوردن دوباره در آغوشم به خواب مي روي .  وقتي ساعت 1 يا 2 نيمه شب صداي نفسهايت اعلام مي كنند كه بالاخره خواب عميق شبانگاهي به سراغت آمده است . وقتي كمرم موفق مي شود سطح تخت را لمس  كند چشمهايم را مي بندم و به راحتي همه وجودم را شناور مي كنم روي صداي نفس هاي تو و پدرت كه فضاي اتاق را پر كرده است . انگار آرامش بخشترين موسيقي عالم را برايم    مي نوازد . دلم نمي آيد اين لحظه ها همين طور راحت برا...
15 اسفند 1390

به افتخار تو

اونوقتا که نه تو بودی و نه بابایی میدونی چطور میشد که انرژی می گرفتم  یا به قول معروف شارژمیشدم؟  با خریدن یه لباس نو , یه کتابی که به موقع و زمان خودش به دستم رسیده باشه,  یا با گرفتن یه نمره خوب توی امتحانات مدرسه ودانشگاه و.......  واصلا فکر نمی کردم روزی برسه که یه پسر بچه شیطون و بازیگوش بتونه منو با لقمه لقمه غذا خوردنش و تک تک کلماتش به وجد بیاره و انرژیمو زیادتر کنه. تمام تاثیرات رفتار تورو می تونم توی وجودم حس کنم.  اینو تنها خودم نمی گم , اطرافیانمم بهش پی بردن. مطمینم توام روزی ستاره ای میشی به درخشندگی خورشید  الهی آمین ...
15 اسفند 1390

برای تو

از روزی که اومدی آدم دیگه ای شدم دیگه برای خودم نیستم تو کنار منی تو همه زندگی منی پسرم چقدر دیگه باید منتظر بمونم تا بهم بگی دوستت دارم؟ توی این مدت فقط به تو فکر کردم همه روح و جسمم عشق و زندگیم تو بودی امیدوارم از اینکه به دنیا آوردمت راضی باشی و همچون معنای نامت "شکوهمند" باشی و شکوهمندانه زندگی کنی امیدوارم همیشه به وجودت افتخار کنم و تو هم به من.   آرزو می‌کنم طعم عشق را بچشی وهر آنچه را که لیاقتش را داشته باشی به دست آوری. آرزو می‌کنم روزهای شادیت بسیار بسیار بیشتر از روزهای غمگینت باشند. آرزو می‌کنم آزاد زندگی کنی و بتوانی لابه‌لای درختان پرشکوفه بهاری پرواز پرن...
15 اسفند 1390

آفرینش تو

خداوند در روز اول آسمان ها را آفرید در روز دوم دریا را در روز سوم رنگ ها را در روز چهارم صدا ها را در روز پنجم حیوانات را ...در روز ششم انسان را و در روز هفتم با خود اندیشید که چه چیز دیگری را نیافریده است آنگاه تو را برای من آفرید!!! ...
14 اسفند 1390

فتبارك الله احسن الخالقين

عزيزم! باورم نميشه تو تو وجود من شكل گرفتي؟ گاهي اوقات كه نگاهت ميكنم از قدرت خدا به شگفت ميام. چه جوري اين لب ها و چشم ها و بيني و تمام اندامت تو وجود من شكل گرفته؟؟ گاهي اوقات كه خيلي به شما نگاه ميكنم اشكم در مياد ... فتبارك الله احسن الخالقين خدايا! به نظر من اين واقعا  يه معجزه است. من توی وجودم یک معجزه پرورش دادم. واقعا فكرشو كه ميكنم پرورش انسان توي وجود يك مادر معجزه است. خدايا هزار مرتبه شكر كه من تونستم مادر شم. خدايا بازم دعا ميكنم به تمام كساييكه بچه ندارن فرزند سالم و صالحي عطا كني. ميگن وقتي كه يك نوزاد متولد ميشه معنيش اينكه خدا هنوز از انسان نااميد نشده ... ...
11 اسفند 1390

انار جوووووووون بهههههههههههههههشتی شد

  خداحافظ فرشته نازنين و كوچولو.ما دعات كرديم شفات تو رفتن بود...... انار نازنينمون براي هميشه تركمون كرد...........راحت شد از درد...از رنج........... اشکهام دیگه مجال نوشتم بهم نمیده ............ خاله سلام منو به فرشته ها برسون....     از دیشب تنفسش مختل شد و صبح خونریزی ریه راه نفسشو برای همیشه بست......... این پست خداحافظیه با فرشته ای که 6 بهمن تولدش بود.......... کاش بودی خاله تولدتو جشن میگرفتیم... انار نازنینی که شمع تولدش 2 نشد......   پست دعا برای آرامش و صبر مامان انار و بابای انار: لطفا هر کی میتونه هر دعایی بلده بخونه..برای اینکه خدا یه کم آرامش بده به مامان و بابایی...
11 اسفند 1390

خاله های مهربون دعا کنید

اين مطلبو از وبلاگ "شيما جون مامان نفس جون "كپي كردم.خيلي خيلي براي اين فرشته ي كوچولو و بي گناه ناراحت شدم .اميدوارم همه ي دوستاي مهربوني كه اينو مي خونن براي سلامتيش دعا كنن.   خواهش میکنم خیلی دعا کنید...خیلیییییییییییی   پست جدیدی میخواستم بذارم با یه عالمه خبر خوشحال اما غم بزرگی داریم...و خواستم پست جدیدمو اختصاص بدم به فرشته نازنینی که سخت به دعاتون محتاجه... (انار)نازنین دختر گل کوچولویه که تو اتفاق وحشتناک سوختن با اب جوش با درصد خیلی بالای سوختگی و وضعیت خیلی بد تو بیمارستان بستریه. با مامان نازنینش حرف زدم...دوستای گلم خییییییییییییییلی به دعای دلای پاکتون محتاجه. وضعیت انار نازنین خوب نیست.فقط...
11 اسفند 1390